یک خانواده چهار نفره پس از مدتی تصمیم به تغییر دکوراسیون و ایجاد تحولی در تمام گوشه و کنار خانه دوستداشتنی خانوادگیشان گرفتند.
این خانه پنج اتاق پراز خاطره داشت که برای یک بازسازی و تغییر دکوراسیون جانانه آماده و حاضر بود. یکی از اتاقها در اختیار پسر کوچک خانواده و اتاق دیوار به دیوار پسر، متعلق به خواهر بزرگترش بود. پدر و مادر خانواده بزرگترین اتاق مستر خانه را برای خودشان درنظر گرفته بودند و اتاق مستر دوم نیز با حولهها و روتختیهای سفید و فراوان مخصوص مهمانهای این خانه و خانواده بود. و اما اتاق آخر، از زمانی که این خانه را خریده بودند بلاتکلیف مانده بود و هیچکس هیچ برنامه یا استفاده خاصی برای آن در نظر نداشت. هر ازگاهی به یک انباری پر از ابزارآلات پدر تبدیل میشد و بعضی شبها مکانی برای خواهر بزرگتر بود که برادر کوچکش را بترساند. پس همگی تصمیم گرفتند که در تحول جدید که در انتظار خانه بود، برای اتاق پنجم نیز استفادهای درنظر بگیرند و ایدههایشان را باهم در میان بگذارند.
فرآیند بازسازی خانه و تغییر دکوراسیون بی مقدمه آغاز شد!
اول از همه آشپزخانه هدف این بازسازی بزرگ قرار گرفت. کابینتها به رنگ تیره با طراحی مینیمال انتخاب و نصب و کف اشپزخانه با سرامیکهای سایز بزرگ به طرح سنگ طوسی سفید زیباتر شدند. دیوارها به رنگ طوسی روشن درآمدند و این رنگهای خنثی با شیرآلات طلایی به درخشش درآمدند.
خانه پر از پنجرههای بزرگ بود که تنها نیاز به تغییر دکوراسیونی داشت که دلبازتر و پرنورتر به چشم آید. به همین هدف و برای بزرگتر نشان دادن خانه، دیوارهای هال و پذیرایی را با رنگهای روشن رنگآمیزی کردند، پردههای حریر و مبلمان را با ترکیب رنگهای کرم و طلایی انتخاب کردند.
پس از گذشت چند هفته و تلاشهای مستمر تیم بازسازی و البته هر 4 عضو این خانه، بالاخره مدل، طرح بازسازی، رنگبندی دکوراسیون و همهچیز در آشپزخانه، هال و پذیرایی آماده شد؛ و فقط اتاقها مانده بودند…
اتاق مستری که متعلق به پدر و مادر خانواده بود با ترکیب رنگ سفید، طوسی و یاسی دیزاین شد و برای مشکلی که در اتاق به دلیل نبود فضا برای کمدهای کافی وجود داشت، کمدهای دیواری بزرگی به شکل کلازت روم در این اتاق جای گرفت. تصمیم بر این شد که اتاق مهمان با رنگهای کرمی، قهوهای و نسکافهای دیزاین و طراحی شود؛ چون رفت و آمد زیادی به اتاق مهمان بود این رنگها بهترین گزینه برای ایجاد حس راحتی برای مهمانان بود.
حالا نوبت به اتاق بچهها و آن اتاق اضافه معروف رسید!
اول از همه رفتند سراغ اتاق دختر بزرگ خانواده، که به خواست خودش بیشتر با رنگ صورتی و انواع و اقسام عروسکهای ریز و درشت، عروسکهای باربی و خرسهای سفید و قهوهای دیزاین شد. اما دختر یک خواسته دیگر هم داشت! او برای بازی و سرگرمی بیشتر، یک قصر عروسکی در گوشه اتاقش میخواست تا بتواند عروسکهای باربی را در آنجا نگه دارد و خودش هم از تماشا و بازی با این خانه عروسکی قصرمانندش لذت ببرد. اما با وجود تخت کانوپی بزرگ با سایبان صورتی در وسط اتاق و کمد و کتابخانه و میزتحریر و غیره، دیگر فضایی در اتاق
برای قصر عروسکی دلخواهش نمیماند و به این ترتیب خواسته دختر خانواده شدنی نبود!
همزمان که تیم بازسازی مشغول تکمیل رنگآمیزی دیوارهای صورتی دختر بود، برای اتاق برادر کوچکتر نیز برنامه ریزیها شروع شد!
قرار بر این شد تا دیوارها رنگآمیزی آبی آسمانی داشته باشند. پسر از چندین روز قبل برای اتاقش تختی به شکل ماشین از دیجیکالا انتخاب کرده بود و دکورهای دیواری اتاق نیز با ماشینهای کوچک و بزرگی که داشت به خوبی پر میشد. اما وقتی که کار هر دو اتاق به اتمام رسید، نه تنها قصرعروسکی دختر بلکه دیگر برای سرسره بادی، که پسر از هفتهها قبل قولش را از پدر گرفته بود هم، جایی نبود.
در همان حال که بچهها از محقق نشدن خواستههایشان کلافه بودند، پدر و مادر خانواده نیز فکر میکردند که چرا حتی بعد از بازسازی بازهم نتوانستند رویای بچهها را به حقیقت تبدیل کنند. اما همگی اتاق کوچک آخر خانه که هنوز هم بلاتکلیف مانده را فراموش کرده بودند! صبح روز بعد خانواده با نشاط عجیبی از اتاقهای جدیدشان بیرون آمدند و سر میز صبحانه حرف اتاقی که هنوز بدون وسیله و دکوراسیون رها شده را پیش کشیدند. تصمیم 4 نفر بر این شد تا از این 12 متری بلااستفاده یک اتاق بازی برای بچهها ساخته شود! بعد از اینکه 4 نفری به سراغ اتاق آخر خانه رفتند متوجه شدند که 12 متر برای اینکه هم قصر عروسکی دختر و هم سرسره بادی پسر همزمان در آن جای بگیرد کوچک است. پس یک تصمیم خلاقانه و کاملا جدید گرفتند؛ بصورت اینترنتی یک سرسره بادی قرمز رنگ به شکل یک قصر بزرگ سفارش دادند! بعد از چند روز زنگ خانه به صدا درآمد و قصر بادی دختر و پسر در اتاق مستقر شد. هردوی آنها بینهایت خوشحال بودند؛ حالا هم دختر قصر بزرگی برای گشت و گذار و بازی با عروسکهایش داشت و هم برادر کوچکترش میتوانست ساعتها روی سرسره بادی مشغول خوشگذرانی و تفریح شود. از این گذشته مادر و پدر هم از کاربری جدید اتاق کوچک خانه حسابی راضی بودند؛ چرا که از این به بعد بچهها در اتاقشان تنها نمیماندند و میتوانستند باهم در یک اتاق بازی کنند.